آرزو های زیبای من.
کسی ما را نمی جوید دریغ از من، نمی کردی
کسی ما را نمی پرسد
کسی تنهایی ما را نمی گرید
دلم در حسرت یک دست
دلم در حسرت یک دوست ...
دلم در حسرت یک بی ریایِ مهربان مانده است!
کدامین یار ، ما را می برد ، تا انتهای باغ بارانی ...
کدامین آشنا ، آیا به جشن چلچراغ عشق ، دعوت می کند ما را. ..
واما با توام ، ای آنکه بی من ، مثل من ، تنهای تنهایی !
تو که حتی شبی را هم به خواب من نمی آیی ...
تو حتی روزهای تلخ نامردی
نگاهت....
التیام دستهایت را ،
من امشب از تمام خاطراتم با تو خواهم گفت
من امشب با تمام کودکی هایم ، برایت اشک خواهم ریخت
من امشب ، دفتر تقویم عمرم را به دست عاصی دریای نا آرام خواهم داد
همان دریا که می گفتی تو را در من تجلی می کند ای دوست. ..
همان دریا که بغض شکوه ها یم در گلوی موج خیزش ، زخم بر میداشت
و اما با توام
ای آنکه بی من ، مثل من ، تنهای تنهایی!
کدامین یار ما را می برد تا انتهای باغ بارانی...
Design By : Pichak |