آرزو های زیبای من.
دلم نمی خواهد غمت را ببینم ... می خواهم شاد باشی ... این را من می خواهم ... تو هم می توانی این را بخواهی. خشنودی مرا. من گفتم : وجعلنا نومکم سباتا (ما خواب را مایه آرامش شما قرار دادیم) و من هر شب که می خوابی روحت را نگاه می دارم تا تازه شود ...
درست است مرا فراموش کردی، اما من حتی سر انگشتانت را از یاد نبردم!
نوشته شده در دوشنبه 90/7/4ساعت
2:30 عصر توسط ارزو های من افسانه زیبا ( ) |
Design By : Pichak |