آرزو های زیبای من.

بی تاب تر از آنم که خط به خط طرح حضورش را رسم کنم و دفعات عبورش را رقم بزنم دست هایم

میلرزند !به فرمان دل مینویسم و دلم انگار راه میرود و هرجا که میرود مرا میکشاند!

من تو را یافتم زمانی که محتاج تو بودم و تو خلاصه شدی در همه ی آنچه که میخواهم!

به کوتاهی همین کلمه ! با من شدی و ازمن شدی!

وقتی اومدی گفتم دیگه  تنهاییم تموم شده با خودم گفتم دیگه یه کیو پیدا کردم که میتونم

بهش اعتماد کنم و هر روز براش درد دل کنم و  راز دلم و بهش بگم با خود گفتم دیگه حتما

همه دلتنگیام ،غصه هام و... تموم میشه ولی حالا که  رفتی،  همه آرزو هام و دلخوشیام

تموم شده . وقتی تو آمدی دلم به رویت خندید! اجازه ورودت را به دلم دادم .

همیشه دلم هوای خنده هاتو داشت .

وقتی اومدی نیمرخم کامل شد،دیگر از آروار سایه ها نمیترسیدم .

 تاریکی را میشناسم زیرا در نبود تو وجب به وجب تاریکی رااندازه میگرم!

 

 

تورو میخوام تموم زندیگم اینه

                           دارم میرم ته دیوونگیم اینه

          نمیرسه به تو حتی صدای من

                           تو خوشبختی همین بسه برای من


نوشته شده در دوشنبه 90/7/4ساعت 2:31 عصر توسط ارزو های من افسانه زیبا ( ) |


Design By : Pichak




bahar22

کد پرواز پرندگان